شب اول قبر
میگن شب اول قبر خدا می پرسه :
وقتی همسایه ات گرسنه بود تو کجا بودی!؟
وقتی دوستت کفش نداشت تو کجا بودی و خلاصه از این سوالا...
ولی من
میخوام سرمو بندازم پایین با خجالت بگم:
خدا جونم خودت کجا بودی !؟
بهش بگم وقتی کمر این همه جوون زیر این مشکلات خم شد تو کجا بودی!؟
وقتی هزارتا دختر به خاطر گشنگی و مریضیه خانوادشون فاحشه شدن تو کجا بودی!؟
اونروزی که با زندگی و آیندمون بازی کردن تو کجا بودی؟
وقتی خیانت عشقمو دیدم زجه زدم تو کجا بودی!؟
وقتی شبا بابام از خستگی نا نداشت تو کجا بودی؟
وقتی حاجیات مکه و کربلا رو بارها و بارها زیارت و سیاحت می کردن ولی کودکان زیادی از گرسنگی جان میدادن تو کجا بودی؟
خدایاااا...
توی این دنیا خیلی عذاب کشیدیم
شب اول قبرمون به حرمت این همه عذابی که کشیدیم و هیچی نگفتیم ...
خواهشا سکوت کن..!!
مثل روزایی که باید تو دهن خیلیا میزدی اما سکوت کردی...
نظرات شما عزیزان:
ایستگاه ها، فرودگاه ها، پارک ها
کافه های شلوغ
پاتوق های کوچک
خیابان ها و میدان ها
حالا من
به آسمان هم
نگاه نمی کنم
زیرا در آنجا هم نیستی
آب شده ای در چشم هام
یک قطره ی پاک.
خانه را هم گشته ام
بانوی من!
می شود کمد لباس را باز کنم
تو آنجا باشی و بخندی باز؟
می شود؟
منمم با نظر یا زهرا موافقم
ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ ..
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ی ﺗـﻨـﺒـﻠـی ﻧـﻴـﺴـﺖ !
خسته ﺍی ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـی …!
ﻧـﻤـی ﺧـﻮﺍی ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـی ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ
ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ …
<( )>
J L
120kg
(‘, ‘)
<( )>
J L
60kg
(‘,’)
<()>
JL
30 kg
نگاه کن از دوری تو به چه روزی افتادم !!!
نمیدونم چی بگم؟؟؟